مخالف و متضاد درس هفدهم فارسی پنجم بنشینم ≠ بایستم می گذرد ≠ نمی گذرد حضور ≠ غیاب قبول ≠ مردود فراز ≠ نشیب نخستین ≠ آخرین شیرین ≠ تلخ بهترین ≠ بدترین ماندگار ≠ زودگذر رنج ≠ خوشی خفتن ≠ بیداری ناشناخته ≠ شناخته رفتن ≠ آمدن دروغگو ≠ راست گو پاک ≠ آلوده […]

سلیمان : نام یکی از پیامبران الهی که بهر حیوانات ، جن و انسان ها فرمان روایی می کرد موری : مورچه ای وزان : مخفف و از آن گران : بزرگ و سنگین کاه : علف سعی : تلاش و کوشش فارغ : آسوده ، راحت به تندی : به سرعت مسکین : بینوا ، نیازمند ملک : سرزمین ، قلمرو خونابه خوردن : رنج […]

مخالف و متضاد درس شانزدهم فارسی پنجم بیماری ≠ سلامتی برخاسته بود ≠ نشسته بود شکر ≠ ناشکری ، ناسپاسی نیازمند ≠ بی نیاز پاسخ ≠ سوال کوچک ≠ بزرگ نخستین ≠ آخرین دور ≠ نزدیک ناتوان ≠ توانا نامدار ≠ گمنام هم خانواده درس شانزدهم فارسی پنجم شکرک= شاکر ، تشکر حقیقت= حقایق طبیب= […]

تازه از بستر بیماری برخاسته بود : تازه خوب شده بود بهبودی : تندرستی شکرانه : کاری که برای سپاس انجام می شود ، مبارکی رحمت : لطف و مهربانی نذر کرده ایم : دادن مال یا چیزی یا انجام کاری در راه خدا سپیده دم : بامداد ، سحرگاه سر در کتاب دارد : کنایه از سرگرم خواندن کتاب است سیما : […]

غلام هرگز دریا ندیده بود و محنتِ کشتی نیازموده. مفهوم: خدمتکار هرگز دریا را ندیده بود و رنج و سختی سفر با کشتی را تجربه نکرده بود.

گفت: «غایت لطف و کرم باشد.» مفهوم: گفت: «(ساکت کردن غلام)نهایت مهربانی و بخشش باشد.» در عبارت بالا معنی گفت غایت لطف و کرم باشد را آورده ایم.

چندان که ملاطفت کردند، آرام نمی گرفت و مَلِک از این حال، آزرده گشت. مفهوم: هر چه قدر با خدمتکار مهربانی میکردند آرام نمیشد و پادشاه از این حالت، ناراحت شد.

۱- در کنار خطوط سیم پیام *** خارج از ده، دو کاج روییدند مفهوم: در کنار سیم های مخصوص پیام در خارج از روستا، دو کاج روییدند. )سبز شدند و رشد کردند.( ۲- سالیان دراز، رهگذران *** آن دو را چون دو دوست میدیدند مفهوم: سالهای طولانی، عابران و رهگذران، آن دو کاج را مثل […]

خارج ≠ داخل دوست ≠ دشمن آشنا ≠ غریبه روز ≠ شب خم ≠ راست ملایم ≠ تند سالم ≠ بیمار آسان ≠ سخت زیاد ≠ کم ثروت ≠ فقر بزرگ ≠ کوچک زیر ≠ رو عاقبت ≠ آغاز بالا ≠ پایین محکم ≠ سست کمترین ≠ بیشترین نا امید ≠ امیدوار

خطوط= خط ، خطاط سالم= سلامت ، سلیم عبور= عابر ، معابر تشکر= شکر ، شکور ، شاکر خبرک= اخبار ، مخبر فکر= فکور ، تفکر ، افکار هم خانواده درس 15 فارسی پنجم

خطوط : خط ها سیم پیام : سیم تلفن رگبار : باران تند و درشت تازیانه : رشته از چرم که برای زدن استفاده می شد آشنا : دوست تامل کن : فکر کن تحمل کن : صبر کن نرمی : مهربانی ملایم : آرام آسیب دیده : مجروح کم کمک : آرام آرام پا گرفت : استوار شد و رشد کرد نام یافت : نامیده شد پیش […]

مخالف و متضاد درس چهاردهم فارسی پنجم مخالف رنج ≠ خوشی مخالف ناپسند ≠ پسندیده مخالف نا امن ≠ امن مخالف ترسو ≠ شجاع مخالف نکوهیده ≠ پسندیده مخالف موفقیت ≠ شکست مخالف اصلی ≠ فرعی مخالف جهل ≠ دانایی مخالف تاریکی ≠ روشنایی مخالف درمان ≠ درد مخالف تلخی ≠ شیرینی مخالف سلامت ≠ […]

ترس= ترسو ، ترسان شریف= شرف ، مشرف قدرت= قادر ، مقتدر ، اقتدار موفقیت= توفیق ، موفق جهال= جاهل ، جهالت تضمین= ضامن ، ضمانت دفاع= مدافع ، دفع هم خانواده درس چهاردهم فارسی پنجم

ایستادگی کند : مقاومت کند نهراسد : نترسد ناپسند : رشت پسندیده : نیکو می پرهیزند : دوری می کنند خودداری : دوری مکان نا امن : جای خطرناک عاقبت : سرانجام – پایان کار کمال : آراستگی متانت : سنجیده رفتار کردن رویارویی : روبرو شدن چاره جویی : تدبیر و چاره اندیشی صحنه ی نبرد : میدان جنگ شریفی : بزرگواری همنوع : دو یا چند نفر […]

۱- بال در بال پرستو های خوب *** میرسد آخر، سوار سبز پوش ۲- جامه ای از عطر نرگس ها به تن *** شالی از پروانه ها بر روی دوش مفهوم: سرانجام بهار، این سوار سبز پوش، همراه پرستو های خوب و گل ها و نرگس ها با پروانه ها میرسد. ۳- پیش پای او […]

مخالف و هم خانواده حکایت بوعلی و بانگ گاو کوچک ≠ بزرگ تمیز ≠ کثیف زیبا ≠ زشت زود ≠ دیر آرام ≠ تند ساکت ≠ شلوغ باز ≠ بسته هم خانواده حکایت بوعلی و بانگ گاو مخصوصا= مخصوص ، خاص انتظار= منتظر مشغول= شغل ، شاغل خارج= خروج

دکان : مغازه رهگذران : عابران بی اختیار : ناگاه و بی اراده لذت بردن : احساس خوشی کردن تمیز : پاکیزه مخصوصا : به ویژه تصویر : نقشه ، عکس بوستان : باغ دیدنی تر : تماشایی تر انتظار داشت : توقع داشت مشغول : سرگرم از قول من : از طرف من خیره شدن : چشم دوختن ، زل زدن سوار سبز پوش : امام زمان جامه : […]

مرا بکشید که از گوشت من هَریسه، نیکو آید. مفهوم: مرا قربانی کنید که از گوشت من آشی (حلیمی) خوب بهدست میآید. فارسی پنجم صفحه ۹۶   اطبّا در معالجت عاجز ماندند. مفهوم: پزشکان در درمان ناتوان ماندند. علف دهیدش تا فَربه شود. مفهوم: به او علف بدهید تا چاق شود.

به چهره، نکو بود بر سانِ شید *** ولیکن همه موی، بودش سپید مفهوم: از نظر چهره و ظاهر مانند خورشید، نیکو و زیبا بود اما تمام موی او سفید بود. چو فرزند را دید، مویش سپید *** بشد از جهان، یکسره ناامید مفهوم: وقتی فرزندش را با موی سفید دید کاملاً از جهان ناامید […]

  معنی کلمات درس دوازدهم فارسی پنجم نام آور : معروف بی همتا : یکتا گنجینه : خزانه ، جای گنج کهن : قدیم نگهبان : محافظ ، پاسدار سام نریمان : سام پسر نریمان نکو : خوب ، نیکو برسان : مانند شید : خورشید خاندان : خانواده اندوهگین : ناراحت ، غمگین جرات : شجاعت ، دلیری شیردل : دلیر ، شجاع یزدان : خداوند دیدار : دیدن […]

در این هنگام، آشوب دیگری برخاست. مفهوم: در این زمان، قیام و آشوب دیگری به وجود آمد. (بلند شد)  

بار دیگر نگرانی و اندوه، قلب مردم را درهم فشرد. مفهوم: یک بار دیگر، نگرانی و غم، قلب مردم را آزار داد و آنها را ناراحت کرد.

خانمان سوز : ویرانگر مغولان : اقوامی زرد پوشت با چند طایفه که در قسمت آسیای شرقی بودند سایه وحشت : اثر ترس ، نشانه ی بیم و هراس هراس انگیز : ترسناک ، وحشتناک قتل عام : کشتار گروهی ، قتل دسته جمعی آشوب : فتنه ، شور و غوغا هلاکو : اسم یکی از نوادگان چنگیز خان قلب مردم را […]

مخالف و متضاد درس یازدهم فارسی پنجم سایه ≠ آفتاب پاک ≠ برخاست آلوده ≠ نشست اندوه ≠ شادی دشمن ≠ دوست نیازمند ≠ بی نیاز خواب ≠ بیدار معروف ≠ گمنام پر فروغ ≠ کم فروغ هم خانواده درس یازدهم فارسی پنجم قتل= قاتل ، مقتول جامعه= جمع ، جوامع حکومت= حاکم حادثه= حوادث […]

مخالف و متضاد درس دهم فارسی پنجم هیچ چیز ≠ همه چیز کم حرف ≠ پر حرف پرکار ≠ کم کار سیاهی ≠ سفیدی غرور ≠ تواضع بی صبرانه ≠ با آرامش شبانگاه ≠ صبحگاه هم خانواده درس دهم فارسی پنجم نقش= نقوش، نقاش، نقشه مساجد= سجده، مسجد، سجود مشغول= شغل، شاغل ، مشاغل حافظ= […]