ترجمه صفحه ۲۳ با جواب

B. Read and Practice.
بخوانید و تمرین کیند.

burst into tears: to cry suddenly
به گریه افتادن: ناگهان گریه کردن.
Aida burst into tears when she saw her score.
آیدا ناگهان به گریه افتاد وقتی نمره اش را دید

repeatedly: many times
پیوسته: به دفعات زیاد
I’ve told Mohsen repeatedly to talk politely to his teachers.
من بارها به محسن گفتم با معلم هایش مودبانه صحبت کند

forgive: to stop being angry with someone
بخشیدن: دست از عصبانی بودن از کسی برداشتن.
Mom forgave me for breaking the vase.
مادرم من را به خاطر شکستن گلدان بخشید.

calmly: in a quiet way
به آرامی: به روش آهسته.
He always speaks slowly and calmly.
او همیشه به آهستگی و به آرامی صحبت می کند

diary: a book in which you record your thoughts or feelings or what has happened every day.
دفترچه خاطرات: دفترچه‌ای که شما هر روز افکار یا احساسات و یا آنچه که اتفاق افتاده است را ثبت می کنید.
I have kept a diary for twelve years.
من یک دفتر خاطرات را ۱۲ سال هست که نگه داشتم

C. Go to Part ‘Vocabulary’ of your Workbook and do B and C.

معنی: به قسمت “واژگان” کتاب کار خود بروید و B و C را انجام دهید.

,